Sunday, 17 June 2007

رورتی و حقوق بشر

در ادامه حرف هايم در مورد حقوق بشر اين پست را اختصاص می دهم به موضع كسانی مانند ريچارد رورتی فيلسوف تازه در گذشته آمريكايي كه چون و چراهايی فلسفی در باب مبانی حقوق بشر كرده اند. متن زير را از مدخل حقوق بشر در دايره المعارف اينترنتی فلسفه ترجمه كرده ام (ترجمه بيشتر برای رساندن مفهوم اصلی حرف بوده). البته واضح و مبرهن است كه نظر هيچ كس و از جمله رورتی در اين باب حجت نيست، و بسياری كسان بر نظر رورتی ايراد گرفته اند. برای خلاصه ای از آن نگاه كنيد به ادامه انگليسی همين مدخل

پست بعدی را به يك نمونه ملموس تر اختصاص خواهم داد (چند همسري) و نكاتی را در مورد نقش فرهنگ ها در اجرای حقوق بشر خواهم گفت


دومين انتقاد مهم فلسفی از حقوق بشر به چالش كشيدن این ادعا است که حقوق اخلاقی مبانی عينی حقوق بشرند. اين نوع نقد در حکم رودخانه ای است كه نهرهای فلسفی بسياری به آن سرازير می شوند. جوهره چنين نقدی آن است كه اصول و مفاهيم اخلاقی ذاتا سرشتی سوبژكتيو دارند. بنا بر اين ديدگاه باورهای اخلاقی برخاسته از تصميم دقيق يك اراده معقول و هدفمند، حتا اراده ای الوهي، نيستند. در عوض، باورهای اخلاقی بنيانا اظهار ترجيحات جزيی افرادند.چنین موضعی پايه اصلی حقوق اخلاقی (این که اصول اخلاقی معقول و پيشينی وجود دارد و يك نظريه صحيح اخلاقی بايد بر مبنای آن ها باشد) را ويران مي سازد

در فلسفه مدرن اين استدلال بيش از همه با نام فيلسوف اسكاتلندی قرن هجدهم دويد هيوم پيوند خورده است. صورت های متاخر تر اين استدلال توسط كسانی مانند سي. ال. استيونسون، لودويگ ويتگنشتاين، جي. ال. مكی و ريچارد رورتی مورد دفاع قرار گرفته است

رورتی (1993: حقوق بشر، عقلانيت و احساسی گری) استدلال می كند كه حقوق بشر نه بر پايه به كار بستن خرد، بلكه بر پايه نگاهی احساسی به بشريت شكل گرفته اند. او بر اين نكته پای می فشارد كه حقوق بشر قابل دفاع عقلانی نيستند. بنابر نظر او كسی نمی تواند مبانی حقوق بشر را با توسل به نظريه ای اخلاق و معيارهای خرد توجيه كند. از نظررورتی باورها و اعمال اخلاقی در نهايت با توسل به خرد يا نظريه ای اخلاقی کسب نشده اند، بلكه برخاسته از همدلی با ديگران اند. لذا اخلاق ريشه در قلب دارد و نه در سر

با اين وجود، نكته جالب آن است كه گرچه رورتی به مبانی فلسفی حقوق بشر آشكارا مشكوك است، اما حقوق بشر را "امری خوب و پسنديده " می داند، امری كه همه ما از وجود آن نفع می بريم. نقد او از حقوق بشر برخاسته از مخالفت بنيادين او با آن ها نيست. به نظر رورتی از طريق همدلی احساسی با آلام غير ضروری ديگران بهتر می توان به حقوق بشر خدمت كرد تا با بحث هايی در باب معقوليت آن

No comments: